نوروز

نوروز که قرن‌های دراز است بر همة جشن‌های جهان فخر می‌فروشد، از آن رو "هست" که جشن جهان است و روز شادمانی زمین، آسمان و آفتاب، و جوشِ شکفتن‌ها و شور زادن‌ها و سرشار از هیجانِ هر "آغاز". کوچولوهای من ، سلام ! سال گذشته توی لحظه تحویل سال ، سلامتی شما رو آرزو کردم ،‌ ..........و امسال ..من و بابایی ، قشنگترین و بهترینها رو واستون آرزو داریم . برای شما گلای قشنگی که هنوز از راه نرسیده ، تمام دنیامونو رنگی کردین ....

از خوشبختی توست که هوای پاک سعادت را درریه هایم احساس می کنم ، من تو را دوست می دارم..............آزادی تو مذهب من است ، خوشبختی تو عشق من است و آینده تو تنها آرزوی من

عیدای قدیمااااااااااااا

این روزا داریم به آخر سال 1387 نزدیک می شیم سال قشنگی که خدا دو تا گل قشنگ بهمون هدیه داد....

این روزا سر ما هم مثل همه مامانا و باباها حسابی شلوغه.....

خرید و خونه تکونی و ......................

قبل ا زبه دنیا اومدن آرش و آرشیدای نازمممم

ما هر سال می رفتیم مسافرت

 تو این چند سال زندگی شیرینی که من و بابایی کنار هم بودیم تقریبا تمام ایران رو گشتیم البته همراه مامانی و بابایی و دایی جون........

اصفهان ؛ شیراز؛ بندرعباس ؛ یاسوج ؛ قشم ؛ ساری ؛رشت؛ اهواز؛ شوشتر ؛ بندر امام و بندر ماهشهر ؛ آبادان؛خرمشهر و هزار تا شهر دیگهههههههههههههههههههههههههههههه

امسال اولین سالی که می خواهیم روزای عید رو تو خونه خودمون سر کنیم آخه می ترسم به شما سخت بگذره ........فقط امیدوارم زود زود بزرگ بشین و همه با هم سفرای قشنگمونو از سر بگیریم

که با وجود شما گلای قشنگم مطمئنم قشنگتر از قبل می شه

دوستوننننننننننننننننننننننن  داریمممممممممممممممم  یه عالمههههههههههههههه

هر چی بگیم بازم کمههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

چند تا عکس تازه

عکسای جدید آرش و آرشیدا

هنرای تازه

اندر احوالات دوقلوها:::::::::::::::::نی نی ها همدیگر را خوب می شناسن کلی واسه هم ذوق می کنن و دست و پا تکون می دن و می خندن........... جمعه غروب دیگه ما براشون اساسی تکراری شده بودیم البته تمام اسباب بازیها هم همینطور..........دو تایی شروع کرده بودن به جیغ زدن حالا نزن کی بزن.................... ما هم کالسکهشونو باز کردیم(کالسکه دوقلویی روبروی هم اونم از نوع امریکایی ) تصورشو بکنید چه اتوبوسی می شه............. دو تاشونو گذاشتیم توش شروع کردیم تو خونه چرخوندن ............. نمی دونید چه حالی کرده بودن دو ساعتی سرگرم بودن و جیغ نزدن.......... راستی هر دوتاشون هم سینه خیز میرن: آرشیدا در شرف چهار دست و پا شدنه

اینم عکسش