۵ ماهگی

امروز ما پنجمین ماه زندگیمونو تموم کردیم و وارد ۶ ماه زندگیمون شدیم  

 

با اجازه آرش و آرشیدا من امروز تریبون رو ازشون قرض می گیرم...... 

 

پنج ماه پیش تو چنین روزی خدا دو تا فرشته آسمونی بهمون هدیه داد 

 

روزی که شما پا به خونه ما گذاشتین یه دنیا شادی رو با خودتون آوردین ولی هیچ وقت فکر نمیکردم که این همه شیرین و دوست داشتنی بشین طوری که نتونم یک لحظه دوریتونو تحمل کنم 

روز به روز چیزای تازه یاد می گیرید و زندگی رو بیشتر تجربه می کنید 

با هر خنده تون میشه تا آسمونا رفت فرشته های کوچولوی مامانی 

 

اینقدر با محبت به آدم نگاه می کنین که دلم نمیاد حتی یک لحظه نگاه قشنگتونو از دست بدم 

 

آرشیدای نازم 

تو همین ۵ ماه اینقدر به هم وابسته شدیم که تا دستای کوچولوت توی دستام نباشه خوابت نمی بره  

 

آرش عزیزم 

وقتی از خواب بیدار میشی می بینی من کنارت هستم لبخند قشنگی می زنی که نمی شه با هیچ چیز تو دنیا عوضش کرد 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مطب آقای دکتر

ما دیروز رفتیم مطب آقای دکتر 

چون داریم 5 ماه رو تموم می کنیم و میریم تو 6 ماه 

آقای دکتر باید قد و وزنمونو اندازه می گرفت تا ببینه خوب بزرگ شدیم یا نه 

 

خوب خوب بزرگ شدیم هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا 

 

نمودار قد و وزن هر دومون نرمال و عالی بود 

 

بعدشم با مامان بزرگ و بابابزرگ رفتیم خرید و مامان بزرگ واسمون دو ست رختخواب خوشگل خرید ما هم رفتیم روش و این عکسا رو باهاش گرفتیمممممممممممممممممم 

هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااا